درد دل های یک وسواس فکری عملی

ساخت وبلاگ
من نه عاشق هستمو نه محتاج نگاهی که بلغزد بر منمن خودم هستم و یک حس غریبکه به صد عشق و هوس می ارزدمن نه عاشق هستم نه دلداده به رویای بلندو نه الوده به افکار پلیدمن به دنبال نگاهی هستم که مرا از پس دیوانگی ام میفهمد..................................................حرف ها دارم اما ... بزنم یا نزنم؟با تو ام ! با تو خدایا  بزنم یا نزنم؟همه حرف دلم با تو همین است که « دوست ... »چه کنم؟ حرف دلم را بزنم یا نزنم؟عهد کردم دگر از قول و غزل دم نزنمزیر قول دلم آیا بزنم یا نزنم؟گفته بودم که به دریا نزنم دل اماکو دلی تا که به دریا بزنم یا نزنم؟از ازل تا به ابد پرسش آدم این است :دست بر میوه ی حوا بزنم یا نزنم؟به گناهی که تماشای گل روی تو بودخار در چشم تمنا بزنم یا نزنم؟دست بر دست همه عمر در این تردیدم :بزنم یا نزنم ؟ ها ؟ بزنم یا نزنم؟ درد دل های یک وسواس فکری عملی...ادامه مطلب
ما را در سایت درد دل های یک وسواس فکری عملی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rashin1368 بازدید : 49 تاريخ : جمعه 31 شهريور 1402 ساعت: 17:48

من نه عاشق هستمو نه محتاج نگاهی که بلغزد بر منمن خودم هستم و یک حس غریبکه به صد عشق و هوس می ارزدمن نه عاشق هستم نه دلداده به رویای بلندو نه الوده به افکار پلیدمن به دنبال نگاهی هستم که مرا از پس دیوانگی ام میفهمد..................................................حرف ها دارم اما ... بزنم یا نزنم؟با تو ام ! با تو خدایا  بزنم یا نزنم؟همه حرف دلم با تو همین است که « دوست ... »چه کنم؟ حرف دلم را بزنم یا نزنم؟عهد کردم دگر از قول و غزل دم نزنمزیر قول دلم آیا بزنم یا نزنم؟گفته بودم که به دریا نزنم دل اماکو دلی تا که به دریا بزنم یا نزنم؟از ازل تا به ابد پرسش آدم این است :دست بر میوه ی حوا بزنم یا نزنم؟به گناهی که تماشای گل روی تو بودخار در چشم تمنا بزنم یا نزنم؟دست بر دست همه عمر در این تردیدم :بزنم یا نزنم ؟ ها ؟ بزنم یا نزنم؟ درد دل های یک وسواس فکری عملی...ادامه مطلب
ما را در سایت درد دل های یک وسواس فکری عملی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rashin1368 بازدید : 47 تاريخ : جمعه 31 شهريور 1402 ساعت: 17:48

چه دورانی داشتیم اینجا چه دوستانی داشتیم از همه جای ایران .سارا .سمیرا .یوسف . .فاطمه و ..همشونو گم کردم .و نمی‌دونم زندگی هاشون چطوره .سالها گذشته .ده سال یازده سال گذشته .من بچه دار شدم یه پسر سه و نیم ساله دارم .سقز زندگی میکنم و تسلیم خواست خدا هستم که ببینم منو به کدوم سمت میکشونه.دو ماه پیش تلخ ترین ضربه ی زندگیم رو از یه دوست خیلی نزدیک خوردم و به معنای واقعی ویران شدم .یکی دو ماه اومدم پیش مادرم تا ویرانه هام رو جمع کنم .روزهای خیلی سختی بودخیلی خیلی سخت و من خودم رو توی اتاق حبس کرده بودم. وهرشب در حالی که کنار پنجره می‌خوابیدم و ماه رو تماشا می‌کردم تا صبح اشک می ریختم .دوست داشتم همسرم پیشم می‌بود اما اون به خاطر کارش سقز بود و من گهگاهی بدون دلیل زنگ میزدم و باهاش بحث و دعوا میکردم و ضربه ای که خوردیم رو گردن اون مینداختم .و با صدای بلند گریه میکردم .به نظرم اون باید به خاطر من کاری میکرد و واکنشی نشون میداد .اما نداد و حس کردم چقدر پشتم خالیه و چه مرد ضعیف و ترسویی هستش .شب‌ها می‌خوابیدم و هر شب در خیالاتم اون دوست رو در بیابانی خفه میکردم .حس انتقام و نفرت تمام سلولهای بدنم رو گرفته بود .کلی بدو بیراه و بی احترامی نثارم کرده بود اما همسرم به خاطر کارش بذار واقع بینانه تر بگم به خاطر ابرو و ترسش ازم خواست خفه خون بگیرم .و حتی با گوشی من یه پیام ملتمسانه بهش فرستاد .شکستم نابود شدم تحقیر شدم دیالوگ های اون شبی که خونش بودیم طرز نشستن مهدی در حالی که مثل بچه ی وحشت زده زمین نشسته بود .و اون با انگشت اشاره برای ما خط و نشون میکشید .فکر اینکه نکنه تو دل مهدی خبری هست که اینطور کوتاه میاد .و در آخر حرکت خودم که بلند شدم و به سینه ی مهدی پشت سر هم مشت کوبیدم و داد درد دل های یک وسواس فکری عملی...ادامه مطلب
ما را در سایت درد دل های یک وسواس فکری عملی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rashin1368 بازدید : 43 تاريخ : جمعه 17 شهريور 1402 ساعت: 19:22

من نه عاشق هستمو نه محتاج نگاهی که بلغزد بر منمن خودم هستم و یک حس غریبکه به صد عشق و هوس می ارزدمن نه عاشق هستم نه دلداده به رویای بلندو نه الوده به افکار پلیدمن به دنبال نگاهی هستم که مرا از پس دیوانگی ام میفهمد..................................................حرف ها دارم اما ... بزنم یا نزنم؟با تو ام ! با تو خدایا  بزنم یا نزنم؟همه حرف دلم با تو همین است که « دوست ... »چه کنم؟ حرف دلم را بزنم یا نزنم؟عهد کردم دگر از قول و غزل دم نزنمزیر قول دلم آیا بزنم یا نزنم؟گفته بودم که به دریا نزنم دل اماکو دلی تا که به دریا بزنم یا نزنم؟از ازل تا به ابد پرسش آدم این است :دست بر میوه ی حوا بزنم یا نزنم؟به گناهی که تماشای گل روی تو بودخار در چشم تمنا بزنم یا نزنم؟دست بر دست همه عمر در این تردیدم :بزنم یا نزنم ؟ ها ؟ بزنم یا نزنم؟ درد دل های یک وسواس فکری عملی...ادامه مطلب
ما را در سایت درد دل های یک وسواس فکری عملی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rashin1368 بازدید : 28 تاريخ : يکشنبه 9 بهمن 1401 ساعت: 21:52

من نه عاشق هستمو نه محتاج نگاهی که بلغزد بر منمن خودم هستم و یک حس غریبکه به صد عشق و هوس می ارزدمن نه عاشق هستمنه دلداده به رویای بلندو نه الوده به افکار پلیدمن به دنبال نگاهی هستمکه مرا از پس دیوانگی ام میفهمد....................................... درد دل های یک وسواس فکری عملی...ادامه مطلب
ما را در سایت درد دل های یک وسواس فکری عملی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rashin1368 بازدید : 65 تاريخ : شنبه 14 فروردين 1400 ساعت: 11:51

من نه عاشق هستمو نه محتاج نگاهی که بلغزد بر منمن خودم هستم و یک حس غریبکه به صد عشق و هوس می ارزدمن نه عاشق هستمنه دلداده به رویای بلندو نه الوده به افکار پلیدمن به دنبال نگاهی هستمکه مرا از پس دیوانگی ام میفهمد....................................... درد دل های یک وسواس فکری عملی...ادامه مطلب
ما را در سایت درد دل های یک وسواس فکری عملی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rashin1368 بازدید : 68 تاريخ : شنبه 14 فروردين 1400 ساعت: 11:51

من نه عاشق هستمو نه محتاج نگاهی که بلغزد بر منمن خودم هستم و یک حس غریبکه به صد عشق و هوس می ارزدمن نه عاشق هستمنه دلداده به رویای بلندو نه الوده به افکار پلیدمن به دنبال نگاهی هستمکه مرا از پس دیوانگی ام میفهمد....................................... درد دل های یک وسواس فکری عملی...ادامه مطلب
ما را در سایت درد دل های یک وسواس فکری عملی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rashin1368 بازدید : 73 تاريخ : شنبه 14 فروردين 1400 ساعت: 11:51

هشت سالمه از مدرسه تازه رسیدم خونه داداشم دم در وایساده میگه مامان و بابا دعوا کردن میترسم برم تو خونه .میترسم کاش جایی برای رفتن داشتم درد دل های یک وسواس فکری عملی...
ما را در سایت درد دل های یک وسواس فکری عملی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rashin1368 بازدید : 60 تاريخ : شنبه 14 فروردين 1400 ساعت: 11:51

همه روز روزه بودن ، همه شب نمازکردن

همه ساله حج نمودن ، سفر حجاز کردن

ز مدینه تا به کعبه ، سر پا برهنه رفتن

دو  لب از برای لبیک ، به وظیفه باز کردن

به خدا که هیچ یک را ثمر آنقدر نباشد

که به روی نا امیدی ، در بسته باز کردن

درد دل های یک وسواس فکری عملی...
ما را در سایت درد دل های یک وسواس فکری عملی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rashin1368 بازدید : 74 تاريخ : شنبه 4 اسفند 1397 ساعت: 11:22

مادر کودکش را شیر می دهد و کودک از نور چشم مادر خواندن و نوشتن می آموزد
وقتی کمی بزرگتر شد ، کیف مادر را خالی می کند تا بسته سیگاری بخرد

بر استخوان های لاغر و کم خون مادر راه می رود تا از دانشگاه فارغ التحصیل شود

وقتی برای خودش مردی شد

پا روی پا می اندازد و در یکی از کافه تریاهای روشنفکران کنفرانس ترتیب می دهد و می گوید:

عقل زن کامل نیست!!!

درد دل های یک وسواس فکری عملی...
ما را در سایت درد دل های یک وسواس فکری عملی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rashin1368 بازدید : 69 تاريخ : شنبه 4 اسفند 1397 ساعت: 11:22